جدول جو
جدول جو

معنی آل قراس - جستجوی لغت در جدول جو

آل قراس(قَ / قُ)
قربانی، و او یکی از سلاطین مدیان بود که جدعون (گدعون) او را به قتل رسانید. قضات بنی اسرائیل 8:5- 28، مزامیر 83:11. (قاموس کتاب مقدس). بستانی آرد: زبح یکی از دو پادشاهان مدیانی است که در جنگ فلسطین شرکت کردند و سرانجام بدست جدعون به قتل رسیدند. نام پادشاه دیگر صلمنّاع است که در کتاب قضات بنی اسرائیل 8:5 تا آخر نام او با نام زبح آمده همانجا که داستان جنگ و شکست آنان در برابر جدعون و اسارت وقتلشان بدست او آمده. (از دائره المعارف بستانی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(لِ مَ)
سلسله ای از امرای عرب بنی کلاب که در حلب حکومت کرده اند (414-472 ه. ق.) اسدالدوله ابوعلی صالح بن مرداس نخستین آنان در حدود سال 412 بحلب آمده و آن زمان حلب در اختیار خلفای فاطمی بود. پس از چندی اهل حلب بر حاکم خویش شوریده و آن را بتصرف اسدالدوله دادند ولی پیوسته خلفای فاطمی با او و خاندانش در نزاع و کشمکش بودند که گاهی غالب و گاهی مغلوب میشدند. نام امرای این سلسله این است: صالح بن مرداس، شهاب الدوله بن مرداس، معزالدوله بن مرداس، ابوذوابه عطیه، رشیدالدوله بن شهاب الدوله، جلال الدوله بن رشیدالدوله، سابق بن رشیدالدوله
لغت نامه دهخدا
(لِ عِ)
نام سلسله ای از ملوک پیش از اسلام خوارزم. و این سلسله نسب خود بکیخسرو می پیوسته اند و تا زمان سامانیان شبه قدرت و نفوذی در خوارزم داشته اند. آخرین آنان ابوعبدالله محمد بن احمد بن محمد بن عراق است که ابوریحان از او به شهید تعبیر می کند. و پدر او احمد، تقویم سنین و شهور اهل خوارزم را اصلاح کرده است. انقراض این خاندان ظاهراً سلطان محمود غزنوی بوده است
لغت نامه دهخدا
آل قران مجموعه ی اولاد، نوادگان و بستگان قاربن سوخرا شامل
فرهنگ گویش مازندرانی
توده ی بزرگی از گل، گل گلوله شده
فرهنگ گویش مازندرانی